منزلت اهل بيتعليهم السلام
جايگاه اهل بيت در قرآن
«إنّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيراً»(673)
- ارادهاى كه در اين آيهى كريمه به خدا نسبت داده شده، ارادهى تكوينى است كه هرگز از مراد تخلّف نخواهد داشت
«إنّما أمره إذا أراد شيئاً أن يقول له كن فيكون»،(674)و جهت تكوينى بودن اراده در آيهى فوق اين است كه ارادهى خداوند به فعل خودش تعلّق گرفته است، نه به فعل غير.
- به مقتضاى حصر، اين تطهير تكوينى را خداوند تنها به آن ذوات طاهره اختصاص داد و فقط براى آنان اراده كرد.
- به مقتضاى استمرار مستفاد از تعبير به فعل مضارع «يريد» منظور از اذهاب، دفع هرگونه رجس است، نه رفع آن. چون كه اگر لحظهاى پليدى گناه به حرم امن آن ذوات پاك راه يابد، بادوام و استمرار فيض «اذهابِ رجس» و تطهير از هر ناپاكى سازگار نخواهد بود.
- تعبير آيهى شريفه اين نيست كه اهل بيت را از رجس دور مىدارم كه با ميل درونى آنان سازگار باشد، بلكه تعبير آن است كه «رجس» را از آنان دور مىدارم و از آنان برطرف مىسازم
مانند تعبيرى كه در بارهى بندهى مخلص، حضرت يوسف صديقعليه السلام ذكر شده است؛ «كذلك لنصرف عنه السّوء و الفحشاء إنّه من عبادنا المخلصين»؛(675)يعنى بدى و زشتى را از حضرت يوسفعليه السلام بازداشتيم، نه حضرتش را از آلودگى و پليدى.
بنا بر اين، گناه اصلاً به كوى صداقت و اخلاص بندگان مخلص راه ندارد و مستفاد از تعبير «ليذهب عنكم الرّجس»، همان انصراف «رجس» از اهل بيتعليهم السلام است، نه انصراف آنان از «رجس».
- امام رازى را سخنى نغز در سرّ جمع بين «اذهاب رجس» و تطهير آن ذوات است
«و فيه لطيفة و هى أنّ الرّجس قد يزول عيناً و لا يطهر المحلّ، فقوله تعالى «ليذهب عنكم الرّجس» اى ليزيل عنكم الذّنوب «و يطهّركم» اى يلبسكم خلع الكرامة»؛ يعنى نه تنها صفات سلبيه را با اذهاب رجس تأمين فرمود، بلكه خلعت كرامت را كه محور تمام صفات ثبوتيه است باتطهير كه يك امر وجودى است، تضمين فرمود.(676)
- عصمت اهل بيتعليهم السلام و ارادهى تكوينى خدا
«إنّما يريد اللّه ليذهب عنكم الرّجس ...»
ارادهى الهى بر طهارت اهل بيتعليهم السلام از معصيت، ارادهى تكوينى است، نه تشريعى. زيرا ارادهى تشريعى نسبت به پاكى و تقوا ويژهى اهل بيتعليهم السلام نيست. زيرا خدا به همهى انسانها دستور داده كه پاك و با تقوا باشند و اين مزيّتى براى آنها نخواهد بود. احاديثى كه در ذيل آيهى شريفه وارد شده، سخن از يك مزيت والا و ارزش مهم و ويژهاى مىكند كه مخصوص اهل بيتعليهم السلام است.
نكتهى قابل توجه اين كه ارادهى تكوينى كه به معناى آفرينش است، در اينجا به معناى مقتضى است، نه علت تامّه، تا موجب جبر و سلب اختيار نگردد. مقام عصمت به معناى نوعى تقواى الهى است كه به امداد پروردگار در انبيا و امامان ايجاد مىشود، اما با وجود اين حالت، چنان نيست كه آنها نتوانند گناه كنند، بلكه قدرت اين كار را دارند و با اختيار خود از گناه چشم مىپوشند، دقيقاً مانند طبيب بسيار آگاه كه هرگز يك مادهى بسيار سمّى را كه خطرات جدّى آن را مىداند، نمىخورد، با اين كه قدرت بر اين كار را دارد، اما آگاهىها و مبادى فكرى و روحى او سبب مىشود كه با ميل و ارادهى خود از اين كار چشم بپوشند.(677)
- اهل بيت پيامبرعليهم السلام كشتى نجات
«و قال اركبوا فيها بسم اللّه مجريها و مرسيها إنّ ربّى لغفور رحيم»(678)
حضرت نوحعليه السلام به مسافران كشتى گفت: بر آن سوار شويد كه حركت و توقفش با نام خداست. بىترديد پروردگار من آمرزنده و مهربان است.
پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمود: «إنّ أهل بيتى كمثل سفينة نوح من ركبها نجى و من تخلّف عنها هلك»؛ اهل بيت من چون كشتى نوح هستند؛ هر كس بر آن سوار شد، نجات يافت و هركه از آن دورى گزيد، هلاك شد. اگر اين حديث متواتر را در كنار حديث متواتر ديگرى بگذاريم كه پيامبر فرموده است: «مسلمانان هفتاد و سه فرقه مىشوند و تنها يك فرقهى آنها اهل نجات است»؛ روشن مىشود كه خود پيامبرصلى الله عليه وآله مصداق فرقهى ناجيه را اهل بيت خودش معرفى كرده و فرمود: «من ركبها نجى».(679)
- اطعام به مسكين و يتيم و اسير
«و يطعمون الطّعام على حبّه مسكيناً و يتيماً و اسيراً»(680)
«و ما أدريك ما العقبة * فكّ رقبة * أو اطعام فى يوم ذى مسغبة * يتيماً ذا مقربة * أو مسكيناً ذا متربة».(681)
در اين آيات سه گروهِ مسكين و يتيم و اسير از نظر رسيدگى و عنايت به آنها مطرح شدهاند، با اين تفاوت كه ترتيب توجه به آنها در دو آيه عكس يكديگر است. به نظر مىرسد دليل آن در اختلاف موضوع رسيدگى باشد. توضيح اين كه: در آيهى نخست چون موضوع اطعام مطرح است، گرسنگى مسكين قابل تحملتر از دو طبقهى ديگر است. زيرا براى يتيم و اسير در هر حال سرپرست و صاحبى وجود دارد كه حدّاقل طعامى را براى آنها فراهم كند، اما در آيهى دوم چون مسئله آزادى اسير به مراتب مهمتر از اطعام است، مقدم ذكر شده است.
همچنين به دليل تقدم خويشاوند بر غريبه، اطعام يتيم «ذامقربة» جلوتر از مسكين «ذا متربة» (زمين گير) قرار گرفته است، درست بر عكس آيهى قبل.(682)
- توسل به معصومينعليهم السلام
«يا أيّها الّذين ءامنوا اتّقوا اللّه و ابتغوا اليه الوسيلة و جاهدوا فى سبيله لعلّكم تفلحون»(683)
آيهى شريفهى فوق بعد از امر به تقوا، مسلمانان را دستور مىدهد كه براى تقرب به سوى خداوند، وسيلهاى انتخاب كنند. «وسيله» در اصل به معناى تقرب جستن يا چيزى است كه باعث تقرب به ديگرى از روى علاقه و رغبت مىشود.
بنا بر اين، وسيله در آيهى شريفه معناى بسيار وسيعى دارد و هر كار و هر چيزى را كه باعث نزديك شدن به پيشگاه خداوند مىشود، شامل مىگردد كه مهمترين آنها ايمان به خدا و پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله و جهاد و عبادات همچون نماز و زكات و روزه و ... است. همان گونه كه علىعليه السلام مىفرمايد: «انّ أفضل ما توسّل به المتوسّلون إلى اللّه سبحانه و تعالى الايمان به و برسوله و الجهاد فى سبيله».(684)
نكتهى قابل توجه اين كه معناى توسل اين نيست كه انسان مستقيماً حاجات خويش را از معصومين بطلبد تا در نتيجه به نوعى شرك مبتلا گردد، بلكه چنان كه در آيه بدان تصريح شده و در دعاى توسل عرضه مىداريم: «و توسّلنا بك إلى اللّه»، تنها آنان وسيلهى توجه و تقرّب به خداوند بوده و به واسطهى آنان حاجات خويش را از خداوند مىخواهيم. و به تعبير ديگر، اگر انسان با اعمال صالح و اطاعت از خداوند يا سوگند دادن خدا به مقام و منزلت اهل بيتعليه السلام، از خداوند چيزى را طلب كند، هيچ مانعى ندارد، بلكه لازم است.
قال رسول اللّهصلى الله عليه وآله: «الائمّة من ولد الحسين، من أطاعهم فقد أطاع اللّه و من عصاهم فقد عصى اللّه، هم العروة الوثقى و هم الوسيلة الى اللّه تعالى».(685)
نظرات شما عزیزان: